پارت دوم

زمان ارسال : ۲۳۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه

با احساس راحتي خوشايندي از حمام خارج شد. موهاي فرفري‌اش که همچون پرکلاغ سياه بود، همانند سيم تلفن روي شانه‌اش ريخته‌بود. کمربند حوله را دور کمرش محکم‌تر کرد. دلش براي کيک موزاييکي خنک ضعف مي‌رفت. با فکر کردن به اين موضوع دهانش شروع به ترشح بزاق کرد و باعث شد قدم‌هايش به‌سمت يخچال تندتر شود. با ديدن کيک کاکائويي داخل يخچال چشمانش برق زد و معده‌اش شروع به قاروقور کرد.
بشقاب را برد

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • شکوه

    00

    عالی

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.