پارت سی و نهم

زمان ارسال : ۱۲۰ روز پیش

یک هفته‌ای بود که از بیمارستان و درمانگاه، سردخانه و کلانتری‌ها، دفاتر ثبت اسناد رسمی و خلاصه هر جایی که به نظرش می‌رسید یک فرد سابقه‌دار از آن سر در آورد را گشته بود. نهایتا خسته و ناامید، به پرونده‌های پیش رو خیره مانده بود. نه خبری از مهرزاد پاکزا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید