پارت صد و شصت

زمان ارسال : ۱۶۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

یکی دو نفری هم از خانه‌هایشان بیرون زدند و خلاصه این جنگ نابرابر خاتمه یافت.
دو مرد یاغی بعد از اینکه حسابی برای طاهر و زن جوان خط و نشان کشیدند لباس‌هایشان تکاندند و رفتند. طاهر ماند و زنی که سیاهی چادرش به روشنی می‌زد. از دیوار پشت سرش فاصله گرفت. با پشت دست خاک روی کتش را پس زد و جوانمردانه پرسید:
_ خونه‌ت کجاست؟
لب‌های ماه‌صنم از زیر روبنده برای مرام و مردانگی او کشیده ش

171
59,218 تعداد بازدید
84 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید