پارت بیست و نهم

زمان ارسال : ۱۶۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه

آرسین در جایش تکان خورد. صدای زنگ بی موقع تلفن همراهش، از خواب پرانیده بودش. تلفن را به گوشش چسباند.

_بگو!

_شرمنده آقا بیدارتون کردم.

_خب؟

_خواستم خبردارتون کنم که امروز رئیس برای دیدن اون دختر میان.

از گوشه ی چشم، ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید