مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت چهل و پنجم
زمان ارسال : ۱۵۰ روز پیش
فصل دوم
چند روز کارش گریه بود و دوری از تمام آدمهایی که میشناخت! زیر چشمهایش گود افتاده بودند و رنگ از رخش رفته بود. سر درد مزاحمی چند روزی بود که دست از او بر نمیداشت. چشمانش از گریههای این روزهایش مدام در حال سوختن بودند و پلکهایش قرمز... دوست داشت بمیرد! واقعا دلش همین را میخواست؛ اما نه اینکه خودکشی کند!
توی همین چند روز، اواخر کتاب مورد علاقهاش را بارها خوانده بو
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه والله اصلا روم نشد تازه تا چند روز هم قهر بود😂😂😂 هی میگفت شان و منزلت من با این رمان داره میره زیر سوال🙁
۴ ماه پیشزهرا
۲۵ ساله 00عشقم سنمونو میخواستی من ۲۵سالمه
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم😍😍
۵ ماه پیشایلما
00۲خوب بوده بنظرم منطقی کلن دلنشینه حرفاش😁۱ترمه اصلا بود نبودش مهم نیس ک حرفی بهش زده بشه۳درحد توانش تلاش میکنه😂۴دور نیس ۵ مطمئنم نیس همش زیر سر اون ترمه حسوده۶ ن طفلک باید با این شوک کنار بیادفقط
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
این ترمه بی خاصیت از دژاوو تا الان یه دونه طرفدار هم واسه خودش پیدا نکرد...
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بزنم به تخته واسه معین که حتی خودمم نمیتونم شهصیتش رو خراب کنم✊
۵ ماه پیشمریم گلی
00سلام آزاده جون .حساب من چرا غیر فعال شده؟☹️
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سلام عزیزم چک کردم. الان یه امتحان کن بهم اطلاع بده
۵ ماه پیشمریم گلی
00ممنون عزیزم درست شده
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚
۵ ماه پیشالناز
۳۳ ساله 00فکر کنم معین نبود به جاش، برادرش باشه
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چون پارت داره میاد باید لو بدم و بگم بللللههههه درست گفتی🔥
۵ ماه پیش(فن عطا) رویا
۱۵ ساله 10وای خداااا نمیخوامممم فکر میکردم با این پارت همه چیز روشن میشه بدتر شد که !! شما چیکار به معین بیچاره دارین !!؟ من مثل چشمام به معین اعتماد دارم می دونم بیگناهه این همه تردید برای چیه آخه !!
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اتفاقا شاید داره روشن میشه و تو نمیخوای قبول کنی که معین آب زیر کاه بوده😔
۵ ماه پیش(فن عطا) رویا
۱۵ ساله 10نوچ من فکر می کنم آزاده خانم داره اوضاع رو می پیچونه ! یه درصد فکر کن ترمه راست گفته باشه معین دروغ !!!!!! یه درصدم حتی امکان پذیر نیست به نظرم !اصلا چرا فریال به ترمه گفت تو خوشبختی مو خراب کردی ؟
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
من میپیچونم؟ آخ... یعنی من چقدر با شما اینجوری 🖐️ام ولی شما فکر میکنید اینجوری 🤚ام
۵ ماه پیش(فن عطا) رویا
00نه جان من اخه میگی به معین اعتماد نکنید شاید چهره ی شیطانی گرفته باشه اخه فریال از دیدن چهره شیطانی معین وا رفت ؟😂😂
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره دیگه... مگه سریال او یک فرشته بود رو ندیدی؟😅
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
توی این شرایط فریال چی میفهمه؟ شوکه شده فکر کرده خوشبختیش بهم خورده... وگرنه کدوم خوشبختی؟💔🥺
۵ ماه پیشzahra
۲۶ ساله 10بازم داری گمراه مون میکنی. نکن دیگه خواهر من
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
از کجا معلوم؟ شاید دارم راستشو میگم... شما به من اعتماد دارید یا به معین؟؟🤔
۵ ماه پیشzahra
۲۶ ساله 00آها حالا فهمیدم چرا فرهادو همه دوست دارن چون شهریوریه 🤪
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چرا؟😅شهریورماهی ها دوست داشتنیان یعنی؟فعلا که همه درگیر ما خردادماهی هاهستن😏💪🏼
۵ ماه پیشzahra
۲۶ ساله 10من اصلا به معین بد بین نیستم به نظرم معین فقط ی مشکل مالی در گذشته داشته وبه خود فریال گفته ولی فریال رفته برا ترمه تعریف کرده که اونم گذاشته کف دست باباش.حالا چه جور مشکل مالی نمیدونم🤔
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فکر کنم نمیتونم نسبت به معین شماها رو بد بین کنم🤔به هرحال من که هشدار های خودم رو دادم
۵ ماه پیشنسترن
00آخه خواهر من این چکاریه! گفتیم این پارت مشخص میشه تو پارت قبلی چه خبربوده؟اما😕یه چی دیگه اضافه شد که.ای بابا🥴
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
کی بود هی میگفت ای بابا؟🤔 تازه پارت بعدی یه چیز دیگه هم بهش اضافه میشه🥴 واقعا ای بابا...
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
حالا بگو چرا خیلی نیستی؟🥺
۵ ماه پیشنسترن
00اگه با منی؟!من که همش هستم دوست عزیز💜
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم😍💚
۵ ماه پیششاپرک
۲۹ ساله 00مثل همیشه عالی بود.لذت بردم.جاتم خالی بود این یه هفته😉❤️
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم😍💚شما هم جاتون همیشه بین کامنتها خالیه💔🥺
۵ ماه پیشنفس
۲۰ ساله 00به به بلاخره بعد چند روز اومدی گلم واقعا دلتنگت بودم هر روز میومدم ب اینجا سر میزد فک کنم اون خود معین نباشه شاید رضا باشه ک اومده سفارشاروبیاره ، من نمیدونم دقیق معین چیکار کرده ولی فکرای بد میکنم😂
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی😍 و اینکه بازم مرسی توی این پارت تعدادی از دوستان کم پیدا بهمون پیوستن😍واقعا خوشحال شدم.
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه حتما خود معین بوده. شاید الان که مشخص شده یه گندی زده چهرهی شیطانی به خودش گرفته باشه؟😔😂
۵ ماه پیشهانا 35ساله
10رسیدن ب خیر گلم سحر اصلا واسه فریال اونجوری ک بخواد مادری نمیکنه از حق نگذریم عطا هم با فرهاد رابطه خوبی نداره شاید واسه اینه ک هر کدام میخوان جای خالی اون یکی و واسه بچهاشون پر کنن
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم😍اینقدر که شما هم نیستی من فکر میکنم یه وقتهایی کلا نیستی😅
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عطا درسته با فرهاد در ظاهر اوکی نیست ولی قلبا خیلی باهاشه. به پدر بودنش اصلا خرده نمیگیرم ولی مادر بودن سحر واقعا برای فریال کافی نیست💔
۵ ماه پیشنسترن
۲۶ ساله 00واقعا که قلبم ماچاله شد .واقعا که چنین مادری نوبره.مادر آدم باید رفیق آدم باشه
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بله... خوش به حال دختر خانومهایی که مادرشون رفیقشونه و مثل فریال تنها نیستن🥺💔
۵ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 004-خیلی خوب همو درک میکنن و میتونن قشنگ باهم زندگی کنن 😍مرسی آزاده جونم عالی بود ولی یکم از موضوع بگو قات زدم نمیدونم چی به چی🥺❤️برای سنمم اینو دیگههه همه میدونم😁🤣💋🥰
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی خوب همو درک میکنن؟؟ خیلی خوب همو درک میکردند! 😂 فعل گذشته به کار ببر که اون قضیه تمام شد💔
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
موضوع توی همین پارتهای پیش رو مشخص میشه. سنت هم بله مرسی که همیشه مینوشتی کاملا تو ذهنمه☺️👌🏻
۵ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 003️⃣ 3-حدسی واقعا ندارم ولی امیدوارم که رابطه اشون دست بشه خیلی گناه دارن🥺4-خیلی خوبه و دوست دارم به فریال برسه آخه درسته خیلی باهم تفاوت دارن ولی معین خیلی آقا و خیلی قشنگ همو درک میکنن
۵ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
همین الان داشتم شخصیت معین رو سیاه میکردم توی کامنت قبلی... اعتماد نکنید آقااااا.. اَی خِداااا
۵ ماه پیش
فاطمه
00آخ آخ آخ، من نبودم چه کردی آزاده خانوم🤓🤓، خراب کردن آقای امینی؟😒😒 روت شد؟😜😜🤓🤓