حزین به قلم طیبه حیدرزاده
پارت پنجاه و پنجم
زمان ارسال : ۱۸۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
تا یه سال و اندی قبل، درست شب یلدا، بابا به خونه نیومد. چشمام ازبالای نرده های آبی رنگ به درچوبی کنده کاریم شده مون خیره موند.
اون شب، اصلا ستاره ای توی آسمون نبود. توی ظلمات آب یخ زده حوضمان برق می زد. سپیده دمان ، موق ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما