پاناسیا به قلم عاطفه امیرانی
پارت پنجاه و چهارم
زمان ارسال : ۲۱۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 13 دقیقه
سی و دو.بابا!
.
.
بالاخره پاهای بی قرارش تصمیم گرفتند از حرکت بایستند. دختر خودش را روی یک از مبل های راحتی لابی کوبید. ساعت گوشی اش را دوباره چک کرد. دقیقا دوازده را نشان میداد. تلفن را کنار گذاشت و با حرکت انگشتانش، بچگ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
طنین
10ما دلمون اسمان رو میخواااد😁🥺نگا اقا حیان چطوری واسه اون صحنه غش و ضعف میره😂😍