تعمیرکار به قلم میلاد سرداری
پارت بیست و سوم
زمان ارسال : ۲۰۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
به املاک که رسیدند شیخ محمدیار بیرمق و به زحمت از اسب پایین آمد. نتوانست روی پا باایستد و زانوانش شل شد اما خشایار به موقع شانهاش را گرفت. حاج کریم وسط مزرعهی برنج نیمه درو شده افتاده بود و حدود ده نفر اطرافش بودند.
- بیا رو کولم بابا جان ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نیایش
00خیلی این پارت خفن بود 👊