تعمیرکار به قلم میلاد سرداری
پارت بیست و دوم
زمان ارسال : ۲۰۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
یک روز در میان روزهای بیپایان زندگی شخصی فریاد زنان وارد حیاط شیخ محمدیار شد. اهالی خانه بیرون دویدند، پسری جوان توی حیاط به خود میلرزید و فریاد میزد:
- شیخ به دادم برس... شیخ؟ های شیخ؟
گریه امانش را بریده بود و تند تند نفس میزد، ت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما