پارت سیزده :

خانه تاریک بود و تنها چراغی کره روشن بود، ال‌ای‌دی های مخفی آشپزخانه بودند. غذایی روی گاز بود که مطمئن بود پس‌مانده‌ی شام آن شبشان بوده. اجاق زیر قابلمه را روشن کرد و ضمن باز کردن دکمه‌های پیرهن، خودش را روی صندلی اوپن جا داد. ذهنش درگیر بود و فکر رس ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۵۴ روز پیش تقدیم شما شده است.

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.