پارت پنجاه و دوم

زمان ارسال : ۱۵۳ روز پیش

_ باغ جمشید کم از جنگل نداره.
_ تو دیوونه ای!
_ بگو عاقل دیوانه.
_ یادم می مونه بهلول. پیاده شو. خیابونو بند آوردی.
حامی پیاده شد: نامهربونی رسم پری زاده ها نیست. با ما به از این باش که با خلق جهانی.
_ برو زبون بازیاتو واسه ساناز به کار بگیر. بلکه به دلت راه بیاد.
_ کجای کاری؟ راه اومده منتها داره ناز میاد. کاریش نمی شه کرد. نانازه دیگه. روز خوش.
_ موفق باشی.
به حد کافی ز

66
20,524 تعداد بازدید
52 تعداد نظر
95 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید