پارت شصت و یکم

زمان ارسال : ۱۷۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه


صدای نرمین که رساتر شد همسر شاهو به عروس‌هایش اشاره کرد هر دو بلند شدند و سمت نرمین پا تند کردند. فریاد نرمین در فضای ساکت کوهستان می‌پیچید و انعکاس صدایش لرزی که به جانم افتاده بود را بیشتر می‌کرد. شنو‌خانم از حال رفته بود و دست‌های ئه‌دا روی شانه‌هایش بالا و پایین می‌شد. نگاهم دورانی روی همه چرخید. گلاره نوزاد بغل هق می‌زد و خودش را تکان می‌داد تا شاید آرام شود. هیچ صدایی نمی

80
23,858 تعداد بازدید
65 تعداد نظر
113 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید