متهم ردیف چهارم به قلم فاطمه علی آبادی
پارت ده :
با پاهایی لرزان وارد اتاق شدم. احساس کردم به قتلگاهم میروم. انگار جدی جدی قرار بود حکم اعدامم را بدهدند. کجا رفت شادیای که اعتراض میکرد زودتر حکم را بگویند و خلاصش کنند. کاش همین جا تمامش میکردند. بیدار میشدم و میدیدم تمامش کابوسی دحشتناک بوده. ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
حنانه
00هرکی مقصر باشه میتونم باهاش کنار بیام جز اینکه بعدا بگین خودشادی قاتل بوده و فراموش کرده یادش نبوده شبیه این فیلمای جنایی که ۲۰ قسمت آدمو اسکل میکنن😂