پارت چهارم

زمان ارسال : ۲۵۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه

به یاد لبخندهای پر مهر آرش در روز اول دادگاهم افتادم.

- چرا. برادر کوچیکه‌ی آرزو هنوز هم باور نکرده من قاتل باشم. مامانم می گفت هر بار که می‌رن دم در خونه‌شون، آرش همه‌اش عذرخواهی می‌کنه. حتی دفعه‌ی پیش بهم سلام رسونده بود.

دوباره بغض ل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.