گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت صد و بیست و چهارم
زمان ارسال : ۱۷۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
باربد استارت زد. تمام تنش را رعشه برداشته بود. معنی حرفهای پدرش را نمیفهمید. یعنی چه که مرضی در نسلِ آنها وجود داشت و از پدر به فرزندان منتقل میشد؟ اصلاً بحث این مرض چه ربطی به ماجرای ستایش داشت؟
دو جفت راهنما زد و آرام آرام ماشین را کنار خیابان هدایت کرد و طاها ادامه داد:
-بچه که بودیم، مادرم یه قصه برامون تعریف میکرد. قصهش به حدی تخیلی بود که ماهم باور داشتیم این داستان
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.