پارت صد و بیست و چهارم

زمان ارسال : ۱۷۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

باربد استارت زد. تمام تنش را رعشه برداشته بود. معنی حرف‌های پدرش را نمی‌فهمید. یعنی چه که مرضی در نسلِ آن‌ها وجود داشت و از پدر به فرزندان منتقل می‌شد؟ اصلاً بحث این مرض چه ربطی به ماجرای ستایش داشت؟
دو جفت راهنما زد و آرام آرام ماشین را کنار خیابان هدایت کرد و طاها ادامه داد:
-بچه که بودیم، مادرم یه قصه برامون تعریف می‌کرد. قصه‌ش به حدی تخیلی بود که ماهم باور داشتیم این داستان

750
88,929 تعداد بازدید
282 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید