گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت صد و بیست و یکم
زمان ارسال : ۱۷۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
دیگر داشت به این باور میرسید که دیشب قبل از رفتن به خانهی پدرش، یک سر به سوئیت هم آمده. ولی اینکه ستایش کِی به آنجا آمده و کی این بلا را سرش آورده و چرا باربد دفاعی از ستایش انجام نداده، در هالهای از ابهام قرار داشت.
بالاخره بچههای گروه تجسس توانستند آن دو را از هم جدا کنند. دو تن از بچهها ستار را که حال خوشی نداشت، کشانکشان از آنجا بردند و نگاهِ باربد خیرهی او بود که چط
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.