پارت صد و پانزده

زمان ارسال : ۱۸۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

از این پلیس‌بازی‌ها خسته شده بودم. مِن بعد باید در خانه زندانی می‌شدم و دیدارهایم با اهورا محدود می‌شد.
در این زمان که تا این حد در خطر بودم و غیر از اهورا کس دیگری نمی‌توانست مراقبم باشد، خانه‌ی امن پلیس برایم ناامن‌ترین جای دنیا بود.
خودم را با کمر خمیده به تخت رساندم و رویش نشستم. بعد از صحبت‌هایی که اهورا راجع‌به کیانی و گروهِ شکارچی‌ها با من کرد، دیگر می‌ترسیدم از قدرت

752
89,217 تعداد بازدید
283 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید