پارت صد و هفتم

زمان ارسال : ۱۹۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

بدون ذره‌ای دلشوره یا استرس دوشادوش بابا پا به پذیرایی گذاشتم و به جمعی که خودمونی دور هم نشسته بودند، سلام کردم.
زن و مردِ مُسنی حضور داشتند همراه با پسر جوانی که سر به زیر بود. فقط همان لحظه‌ی اول که پا از اتاق بیرون گذاشتم، سر بالا داد و نیم‌نگاهی حواله‌ام کرد. بعد از آن کلاً سر به زیر شد و من از همان لحظه فهمیدم که زیبایی منحصربه‌فردم چشم این مرد را نگرفته است!
کنار بابا روی

752
89,364 تعداد بازدید
283 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید