پارت سی و چهارم :

اشتهایم کور شده بود .


نگاهم به آلا می افتاد و نمیتوانستم فکر های پر خشم را از ذهنم دور نگه دارم .


چگونه باید ارشیا را آدم میکردم ؟


چه بلائی سرش می آوردم؟


تهدید اش میکردم که به آلا تجاوز کر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.