پارت دوم

زمان ارسال : ۵۴ روز پیش

واپسین ساعت‌های روز بود و خورشید داشت کم کم در افق شهر فرو می‌نشست و تاریکی ملایم و مه آلودی فضای شهر را در بر گرفته بود. راننده‌ی تاکسی اینترنتی نتوانست مکان مناسبی برای پارک کردن ماشین پیدا کند و در نهایت مجبور شد، در آن بلوار تنگ و پر ترافیک دوبل ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید