فریه پینوکیو به قلم سیده نرجس کشاورزی
پارت سی و یکم :
همه آمده بودند .
میگفتند و میخندیدند .
فرجام و ارشیا کاملا مثل یک فیلم کوتاه با هم آشنا شدند و اکنون کنار هم جا خوش کرده میگفتند و میخندیدند .
خوشحال بودم همه چیز داشت روی یک خط درست پیش میرفت .
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطی
00این رمان براساس واقعیته..ولی نها واقعا خیلی خودخواه و بی انصافه..دوستش ندالم