تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و پنجاه و دوم :
کیفم را روی پایم پهن میکنم تا طرح سوزندوزیاش بیشتر دیده شود. دستی روی نخهای رنگیاش که شکل یک گل با چند برگ را نشان میدهد میکشم.
- این رو مامانم دوخته برام. بازاری نیست.
- پس هنر تو خونتونه.
به آرامی میخندم.
- بله یه جورایی میشه گفت همینه. متاسفانه دخترونه هم هست، نمیشه تعارف کنم که کیفم مال شما باشه.
بالاخره تک خندهی او هم رها میشود و ردیف دندانهایش
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۶۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
از صدرا بعید نیست واسه زدن مخ اوا همچین کاری کنه.😊❤️
۶ ماه پیشاسرا
00بعدشرکت نگه بیادیزاین خونه درست کن خوبه ولی صدراواقعاگناه داره اگه ازطرف آوایاخواهرش توعشق دچارمشکل بشه ممنون 😘فاطمه گلی
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
از صدرا بعید نیست😅🌺
۹ ماه پیشمرجان
00بی صبرانه منتظر ادامه ی پارت ها هستم،قلمتون عالیه،ولی کاش روزی دویا سه پارت بود
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
عزیزین. پارتها که طولانیه جان دل🌺
۹ ماه پیشدلنیا
00بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم💛
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🌺🌺
۹ ماه پیشAa
30👏👏👏👌⚘⚘⚘
۹ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
❤️❤️
۹ ماه پیش
ناشناس
00فکرکنم دیزاین کل فامیل رو برعهده بگیره