پارت صد و چهل و نهم

زمان ارسال : ۱۸۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

- راستش اول ترجیح می‌دم چهارتا عکس ببینم، اصلا دستم بیاد چطوری بهتره بعد.
صدرا معنی نگاه او را می‌گیرد و از این شرایط بیرونش می‌کشد.
- فکر کنم اول اتاق کار همایون رو ببینیم بهتر باشه. بعدش در مورد جزئیات کار با هم حرف بزنیم. در مورد وقت هم همونطوری که گفتم، اصلا نگران نباشید. کیفیت کاری که انجام می‌دید، مهم‌تر از زمانیه که صرف می‌کنید.
خط و نشان چشم‌های گرد شده‌ی همایون را

1474
477,677 تعداد بازدید
2,219 تعداد نظر
239 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Sahar

    00

    همیشه تو زندگیم همایون بودم ، دوستام مینو😂 مثل همیشه عالی

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    خیلی خوب بود.😅😅😅👌

    ۶ ماه پیش
  • سارای

    20

    عالی بود فاطمه ی عزیزم،دوست دارم بابت این قلم قوی سفت بغلت کنم و تشکر کنم❤😘😘

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    😅🥰🥰چه خوشگل گفتین. دلم خواست.🥰🤗

    ۶ ماه پیش
  • سارای

    00

    انشالله یه بشه من بتونم شمارو ببینم 😘😘راستی توی یکی از جواب پبام های دوستمون اسرا جان گفتین درمورد هلن اشتباه فکر کرد؟هلن قراره کاری بکنه یا اون اوایل رمان بود،🤔🤔

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    عزیزی شما. 🌺🌺🌺🌺 اشتباه تایپی بود. باید می‌نوشتم مینو.

    ۶ ماه پیش
  • سارای

    00

    👍👍❤❤

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    🥰🌺

    ۶ ماه پیش
  • سپیده

    10

    عالی بود

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    سلامت باشید🌺🌺🌺

    ۶ ماه پیش
  • Aa

    00

    ممنون عالی بود 👏👏👏⚘🍀

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    زنده باشید عزیزم🥰🥰

    ۶ ماه پیش
  • اسرا

    00

    همایون واقعارفیق عالیه خانمی

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    آدمای عاقل معمولا رفیقای خوبی هم پیدا می کنن. فقط اوا در مورد مینو اشتباه کرد🌺.

    ۶ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید