بی محابا به قلم فاطمه عبدالله زاده
پارت سوم
زمان ارسال : ۱۴۴۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
از ذهنم گذشت که نکنه توهم زده باشم؟ اما به نظر نمیرسید گوشهای تیزم اشتباه بگن
نور کم رنگ ماه قسمتی که توش قدم برمیداشتم رو تا حدی روشن کرده بود اما هیج نوری در اون طرف زمین خاکی به چشم نمیخورد.
صدا، آوایی مثل خش خش و کشیدن جسمی رو ز ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
10توفیق اجباری برای خوندن این رمان عجب رمانی بودیادش بخیر