دادگاه مردگان به قلم سهیلا عبدی
پارت پنجاه و هفتم
زمان ارسال : ۲۳۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
مدتی از مرگ پدرش گذشت خیلی پکر شده بود و عملا آن همه تلاش برای هیچ بود. خیلی ناراحت بود دلش نخواست هیچ کار دیگری را انجام بدهد. آنها در مریخ محکوم به زندگی سختی بودند. وقتی میدید روی زمین انسانها کنار پدر و مادرشان هستند و باهم خوشبخت زندگی میکنن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما