پارت صد و بیست و هشتم :

حرکت کردم جلو.
هلیکوپتر به سطح زمین نزدیک شده بود که آرمان در و باز کرد و پرید پایین.
پا تند کرد.
باهاش دست دادم. بغلم کرد:
- زنده‌ای قیصر کبیر؟
کوبیدم تو سرش:
- نفسی بگیر بعد دلقک‌بازیات و شروع کن.
آرمان خندید.
برگشت. دستش و دراز کرد:
- مهسا؟
مهسا محتاط دست گذاشت کف دست آرمان.
آرمان کشیدش جلو. دو طرف کمر مهسا رو گرفت و بلندش کرد.
مهسا شونه‌های آرم

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۲۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

دانلود رمان عاشقانه زاموفیلیا از هارو در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه زاموفیلیا از هارو در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه زاموفیلیا از هارو در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه زاموفیلیا از هارو در دنیای رمان دانلود رمان عاشقانه زاموفیلیا از هارو در دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    مرسی🥰

    ۱۱ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    چجوری از پارت ۱ بخونمش؟

    ۱۱ ماه پیش
  • مریم بهاور84 | نویسنده رمان

    وقتتون بخیر عزیزم. با کلیک رو "لیست پارت ها" می تونید باکس پارت‌های بارگذاری شده رو پیدا کنید.

    ۱۱ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    چرا اینجوری شرو شد خیلی گیج کنندس فصل اولش معلوم شد مانکن نابودگر یه جای دیگس و حافظشو از دست داده باید از ادامه اونجا شرو میشد

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.