آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت پنجم
زمان ارسال : ۲۵۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 11 دقیقه
از حمام که بیرون آمدم ،مریم را نشسته روی تخت دیدم و با صدای سلام بلندش از جا پریدم. انتظار حضورش را در اتاقم، این وقت از صبح نداشتم.
- اووووه کی میره اینهمه نازو . چیه اجنه و شیاطین دیدی رنگت پرید؟ بدبخت حوری مثل من کجا میخوای گیر بیاری. بیا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما