مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت دوم
زمان ارسال : ۳۴۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
از دروازهی بزرگ خانه عبور و ماشین را زیر سایهبان پارک کرد. امشب تولد دخترعمویش بود و حالا از سر و صدایی که نمیشنید میتوانست حدس بزند جشن تمام شده است. حتما که ترمه از دستش عاصی بود و بابت این دیر آمدن مواخذهاش میکرد! مشکل اینجا بود که بودن با ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فریحا
00گلشن چیشد پ و اینکه بی نظیره رمانتون 👍💖