پارت بیست و دوم :

میدونستم اگه جدی برخورد نکنم تا صبح میخواد غر بزنه و ناله کنه. بنابراین با صدای بلندی گفتم:


_با گریه هیچی درست نمیشه فقط این دو ساعت رو سکوت کن ببینم چه گلی به سر بگیرم.


دیگه حرفی نزد و وارد خونه شد که گوشی رو از جیبم ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.