اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت هفتاد و سوم
زمان ارسال : ۲۶۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
_ دیر کردی، صدای نظام دراومده. میرم امامزاده بسط بشینم، بلکه دهن این مردم بسته شه!
_ چی میگی تو؟ میری امامزاده واس من دست به دعاشی؟
لبخند اشرف عمیق تر شد. قدمی به جلو برداشت و با انگشت سبابه ضربه ای به شانه ماه صنم نواخت.
_ بهت گ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما