پارت چهارده :

- صد دفعه به تو نگفتم خودتو کنترل کن؟ حتما همه باید بفهمن؟ خجالت بکش... گمشو!

پرند با اخم و ناراحتی رفت و زن عمو لبخند دستپاچه ای زد... عجب آتوییی! خدایا مرسیییی...

- ببخشید دخترم، پرند این روزا اخیتارش دست خودش نیست...

این رو گف ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.