پارت پنجاه و چهارم

زمان ارسال : ۲۱۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه



نگاهی توی حیاط انداخت. باد افتاده بود توی داربست‌های درخت مو و مثل گرگ زوزه می‌کشید بین‌شان. بهار ندیده بود آنقدر هار‌. انگار نه انگار نسخ زمستان را کشیده و پشتش به تابستان گرم است. از زور بی‌حیایی به رخسار ننه‌سرما و یلدا هم داشت پنج می‌کشید. مانده بود فردا چه کسی در آن هوا، سیزده به در می‌رود تا جوجه‌کباب باد بزند و آش‌رشته توی شکمش خالی کند!
دلش برای سیزده‌به‌درهای

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.