پارت چهل و نهم

زمان ارسال : ۱۵۷ روز پیش



شهبد بوم را از دست پیرمرد گرفت و نگاهش کرد. کله‌ها توی دست شهبد رفت. تصویر نوزادی شهیاد روی چوب کَنده شد و جای چشم‌ها و لب‌ها با رنگ سیاه و قرمز بر زیبایی‌اش می‌افزود. چشمان‌شان از زیبایی طرح گرد شد و لب به تمجید گشودند. پیرمرد به ترتیب چوب‌های خراطی شده‌ی دیگر را، دست نوه‌هایش داد.
هر کدام به قدری زیبا و طبیعی کنده‌کاری و طراحی شده بود که نمی‌توانستند چشم ازش بردارند. م

92
22,355 تعداد بازدید
105 تعداد نظر
116 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید