پارت بیست و هشتم

زمان ارسال : ۱۴۵۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه

جدی‌ گفتم : مرسی رفیق! انشاءالله از خجالتت درمیام!


- تو جیب مارو نزن، جبران پیشکشت. یادتم نره بگی کجا رو داری آباد می کنی.

سری از روی تاسف برایش تکان دادم و از خانه بیرون رفتم.

***

نهار را کنار خانواده ام خوردم. س ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.