پارت سی و نهم

زمان ارسال : ۲۹۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 11 دقیقه

طوبا
چقدر گیج بودم. گیج و خنگ و ترسیده. برایم سخت بود که باور کنم، این پسر کوچک، پسر من است. زمان زیادی از آن وقت که سر تنور نان می‌پختم، تا این روزها که نوزادی همه زندگی‌اش بستگی به من داشت، نگذشته بود.
دردهای جسمی‌ام که انگار سر خوب شدن نداشتند یک طرف، مسئولیت بزرگی یکباره به گردنم افتاده بود طرف دیگر. با آن همه کاری که از بچگی روی دوشم بود و نگذاشته بود کودکی کنم، با آن همه زرنگ

270
47,550 تعداد بازدید
293 تعداد نظر
59 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید