پارت بیست و دوم

زمان ارسال : ۳۲۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

_ منتظر تو بودم...

گویی همین دیروز بود که من با ایوب آشنا شده بودم؛ نه، آدم‌ها هیچ گاه نمی‌توانند خاطرات را در سرزمین دلشان دفن کنند...خاطرات بذر هستند، در اعماق دل‌مان کاشته می‌شوند و رشد می‌کنند، گاهی آن قدر رشد می‌کنند که دیگر دلی برایمان ن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.