پارت هجده

زمان ارسال : ۲۴۴ روز پیش





با بغلی گل که شبیه قلب آراسته بودنش، وارد خانه شد. چشم‌های شیدانه از دیدن رُزهای سرخ برق زد و لبِ قشنگش که همرنگ گل‌ها بود از هم باز شد. بلند شد و جلو رفت! بلوز و دامن هندی‌اش با گوشواره‌های بلندی که انداخته بود، کشیده‌تر و دلبرترش کرده بود. در حال نزدیک شدن به امیرطاها بلند و رسا، ترانه‌ی مورد علاقه‌ی جفت‌شان را خواند:
"چه تهمت‌ها شنیدیم
چه تلخی‌ها کشیدیم

92
23,168 تعداد بازدید
109 تعداد نظر
122 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید