پارت هفده

زمان ارسال : ۲۴۷ روز پیش



مقابل کمدش رسید و درش را باز کرد. اما فقط جلویش ایستاد:
-چه‌خبره؟
-حضوریه. تو فک کن به‌خاطر برگشتن عروسش می‌خواد سور بده.
برگشت و دست به کمر شد:
-درست بگو بدونم ارزش داره بچه‌ها پمپ‌و بپیچونم.
-پمپ چیه؟ مگه شبا فرد اونجا نبودی؟
-عماد زنگ زد گفت یکی‌شون تو مضیقه‌اس دنبال استعلاجیه امشب. پرسید می‌تونم برم‌. فعلا جوابی ندادم.
-عماد غلط کرد با تو و اون که

92
23,175 تعداد بازدید
109 تعداد نظر
122 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید