تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت پنجاه و دوم
زمان ارسال : ۲۸۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
حال:
هیچ میلی برای بازکردن چشمانم ندارم. آنقدر پلکهایم را به هم چسباندهام که خسته شدهاند. احساس میکنم اگر لحظهای رهایشان کنم همچون دو قطب همنام آهنربا بلافاصله از هم فاصله خواهند گرفت.
حضورش را در اتاق حس میکنم و نمیخواهم ببینمش. کتاب وقاحت را این مرد نوشته بود؟ چرا وقتی همه رفتهاند، او نمیرفت و تنهایم نمیگذاشت؟ با چه رویی هنوز در اتاق نشسته و سنگینی نگاهش
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ابوذر افتخاری
10قلمت پایدار واقعا زیبا مینویسی انشاالله موفق باشید