پارت سی و ششم

زمان ارسال : ۲۹۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

طوبا
دردی که کشیدم برایم قابل درک نبود. در خیالم هم نمی‌گنجید که بتوانم چنین دردی را تحمل کنم و زنده بمانم. دلم می‌خواست میان آن همه درد، بمیرم بلکه خلاص شوم. همه چیز در اطرافم مثل یک کابوس بود. یک کابوس خیلی خیلی ترسناک.
از تمام سینه‌ام نعره می‌زدم. گاهی بیهوش می‌شوم و وقتی از شدت درد باز به هوش می‌آمدم، اطرافیانم را نمی‌شناختم. دردی که سه روز طول کشید ساعات آخر مرا تا پای مرگ

270
47,492 تعداد بازدید
293 تعداد نظر
59 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    00

    عزت هنوزنازخاتون دوست داره

    ۱۰ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید