پارت سی و پنجم :

نوک انگشتم رو آروم روی کرم کشیدم، حواسم بود نظم و تمیزی کرم بهم نخوره.

آروم روی دستم پخشش کردم و بو کشیدم.

- نچ، هنوز اون بو رو نمیده.

از روبه‌روش نگاه گرفت و بی‌حواس پرسید:

- چیزی گفتی؟

- نخیر، تو الان مخت داغ کرده ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.