فانتوم به قلم آستاتیرا عزتیان
پارت ده
زمان ارسال : ۳۶۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
یکه خورده نگاهش کردم که با گریه ادامه داد:
- از اولش میدونستم زن داره، من… من احمقم خریت از… از خودمه.
با چشمهای گشاد شده ازش فاصله گرفتم و بیرمغ روی صندلی نشستم.
- من میدونستم زن داره و باز تن به این رابطه دادم… همه چیزم پای ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
...
00حاجی این فرزاد خیلی مشکوک می زنه