فانتوم به قلم آستاتیرا عزتیان
پارت هشتم :
با ذکر لا اله الله نگاه من و اون زن هم زمان به تابوتی که روی دستها حمل میشد کشیده شد و همین کافی بود که زن از شدت غم و ناراحتی نالهای کنه و از حال بره.
همه چیز در عرض یک ثانیه درهم و برهم شد، اون مرد نمیدونست به سمت مادرش بره یا تابوت رو ن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما