پارت صد و سوم

زمان ارسال : ۳۲۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 15 دقیقه

آلبوم را به دنبال عکس‌های فرهاد ورق زد و او را در یونیفورم مدرسه‌اش پیدا کرد و لبخند به لبش آمد. آن‌قدر حواسش را پی عکس‌ها داده بود که صدای زنگ آیفون او را کمی از جای پراند.

قطعا فرهاد بود و از این فکر کمی ترس به جانش افتاد. اگر او فکر کند با ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.