پارت صد و نود

زمان ارسال : ۵۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

باران ریزریز روی شیروانی می‌خورد. اما مثل قطره‌ی سرب روی مس صدا می‌داد. حس می‌کرد الان سقف سوراخ می‌شود و آب‌ها هوار می‌شوند روی سرش. نیم‌نگاهی پشت سرش انداخت. دلوین را خُر خواب دید. در همان مدت کوتاهِ سه‌هفته‌ای که از ازدواجشان می‌گذشت، بارها این‌طرف و آن‌طرف کشیدش. به شدت اهل تفریح و خوش‌گذرانی بود‌. به همان نسبت هم از اقوام فراری. خصوصا فامیل درجه‌ی یک. می‌گفت آن‌ها جز دستور


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    اوهوع.یعنی دلوین خاطره بد داره. الان دلم خیلی برای الیسا میسوزه

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.