پارت صد و هفتاد و ششم

زمان ارسال : ۷۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

(-ندی هاموز توکولوب سوز منیم اوستومه؟)
-حالا چیه همه‌تون سر من ریختید؟
رویش را چرخاند و پراند:
-به اسب شاه گفتن یابو؟
گرشا پوفی کرد و پرتقالی از توی ظرف میوه برداشت. یاشار که دید حرف‌هایش از دهان خانواده‌اش زده شد دیگر چیزی اضافه‌ نکرد. سمت سلنا چرخید و تشرش را سر بچه زد. توقع نداشت مادرش آن حرف را زده باشد:
-بسه سلنا. سرمون رفت.
سلنا موهایش را پشت گوشش زد و دست به کمر


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    آفرین یاشار هواشو داشته باش

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.