پارت صد و شصت و نهم :

دل به دلش نداد. او از والدین خودش هم شاکی بود:
-خودت نمی‌خوری؟
-باید آب‌هویج بگیرم، نمی‌خوام.
-خوشم نمیاد موقع خوردن کسی بشینه و نگام کنه.
-نترس! چیزی توش نریختم.
بلند شد و گفت:
-الان می‌رم مال خودمم میارم‌.
وقتی برگشت یک لیوان نوشیدنی زرد‌رنگ دستش بود. به لیموناد می‌خورد. چند حباب رویش و تکه‌های یخ مشکوکش کرد. از بالای چشم نگاهش کرد و پرسید:
-معجون خودت فرق

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۴۹ روز پیش تقدیم شما شده است.

پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    گرشا این ولت نمیکنه اصلا بی خیالش شو دختره دنبال یه چیزه فقط😅

    ۵ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    😅😅😅

    ۵ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.