پارت صد و چهل و هشتم :

سروصدایشان بالا رفته بود! حوصله‌ی سلنا سر رفت و لباس دامون را گرفت تا بتواند نگه‌ش دارد. اما همچنان پاهایش با توپ بازی می‌کرد. یاشار از سمت دیگر دامون را چسبید و گرشا موفق شد توپ را از بین پاهایش آزاد کند و دست سلنا برساند.
پیش از آنکه توپ به سلنا برسد، دامون با چالاکی زیر توپ زد و شوت بلندش باعث شد توپ دوباره پرواز کند و توی کوچه پرت شود. سلنا جیغ کشید و مردها به دامون ریزریز با نوک پا

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۸۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.