پارت صد و چهل و یکم

زمان ارسال : ۱۳۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

فصل‌پانزدهم



"باله می‌رقصد خیالم، در نوای یادِ تو"
#مهنازنصیرپور
از نثری که دلوین برایش فرستاده بود تعجب کرد. قرار بود آدرس و عکس عمویش را بفرستد‌. انگار او هم نزده می‌رقصید و نخورده مست می‌کرد. چه جوابی در مقابل دری وری گفتن او می‌نوشت؟ چیزی نگذشت که عکسی آمد. هنوز لود نشده بود که تلفنش زنگ خورد. با دیدن شماره‌ی درج شده، ترقی روی پیشانی خود زد. مادر را به طور کل


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    چه مرد باوجدان و باغیرتب که تا این حد برای کشورشو مردمش مایه میذاره از احساس خودش مایه میذاره برای وطنش.کاش الیسا هم بعداز این باز بخوادش دلشو نشکنه🥲🥲🥲گرشا واقعا عاشق الیساست

    ۴ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    کاملا موافقم. امیدوارم امثال گرشا زیاد بشن

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.